نشانههای "عاقل" | پای درس عالم آل محمد
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، کلمات نورانی ائمه اطهار علیهمالسلام هدایتگر مؤمنان و پیروان راستین حق و حقیقت است و اگر به آنها عمل شود قطعا سعادت بشر تضمین خواهد شد. فرقی هم ندارد که کلام کدام یک از ائمه باشد؛ چرا که تمامی این بزرگان نور واحد هستند. در زیارت جامعه میخوانیم که «کلامُکم نور»؛ کلام ایشان نور دارد؛ یعنی روشنگری میکند و هدایت بخش است. افسوس که احادیث اهل بیت علیهمالسلام آن طور که شایسته است حتی در میان محبین و شیعیان ایشان پر رنگ نیست.
امام رضا علیهالسلام در حدیثی فرمودند که اگر مردم محاسن و زیباییهای کلام ما را میدانستند حتما از ما تبعیت میکردند. این نشان میدهد که باطن کلام ایشان با فطرت و روحیات یشر سازگاری دارد و اگر ظاهر حدیثی هم عجیب به نظر برسد و قابل هضم نباشد به دلیل متوجه نشدن ما است نه اینکه کلام این بزرگان دارای نقصانی باشد.
در ابتدای این حدیث حضرت فرمودند که خدا رحمت کند آن کسی را که امر ما را احیا کند. راوی پرسید که منظور از احیای امر شما چیست؟ حضرت فرمود که تعالیم ما را یاد بگیرد و به مردم یاد بدهد. سپس در ادامه فرمودند که اگر مردم محاسن کلام ما را میدانستند از ما تبعیت می کردند. (عیون اخبار الرضا/ج1/ص307)
نتیجه می گیریم که یاد گرفتن تعالیم اهل بیت و یاد دادن آن به دیگران چه جایگاه عظیم و والایی دارد و زنده کردن امر ائمه علیهمالسلام به یاد گرفتن و یاد دادن تعلیمات ائمه اطهار علیهمالسلام است.
ویژگیهاى دهگانه عاقل
امام هشتم علیهالسلام در بیانی کمال عقل را در ده چیز معرفی میکند که در واقع انسان عاقل این ویژگیها را باید داشته باشد. ایشان میفرماید عقل انسان به کمال نمیرسد مگر اینکه ده خصلت در آن باشد:
1ـ از او امید خیر باشد.
٢ـ از بدى او در امان باشند.
٣ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد.
4ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد.
٥ـ هر چه حاجت از او بخواهند دلتنگ نشود.
6ـ در عمر خود از طلب دانش خسته نشود.
٧ـ فقر در راه خدا از توانگرى محبوبتر باشد.
8ـ خوارى در راه خدا از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد.
٩ـ میلش به گمنامى بیشتر از شهرت باشد.
10ـ سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى؟!(العاشره و ما العاشره). به حضرت عرض شد که دهمی چیست؟ فرمود: احدى را نبیند جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است.
حضرت در توضیح ویژگی دهم می فرماید: همانا مردم دو دستهاند: يكى بهتر و پرهيزگارتر از او و ديگرى بدتر و پستتر از او؛ پس وقتی با بدتر و پستتر از خود برخورد میكند میگويد: شايد نيكى و خيرش در باطن است كه آن خير او است و خير و خوبى من آشكار است كه آن شرّ من است و هر گاه با كسى كه از او بهتر و پرهيزگارتر است برخورد كند در برابرش تواضع میکند تا به او ملحق گردد؛ پس هر گاه چنين كند مجد و بزرگواريش بالا گيرد و خيرش پاک و نامش نيكو شود و سرور مردم زمان خود میگردد. (تحف العقول /ص443)
روحیه تواضع و دوری از تکبر
همچنانکه از کلام امام علیهالسلام بر میآید ویژگی دهم اهمیت خاصی دارد و نتیجهاش بزرگی و آقایی است. اگر به همین یک نکته توجه شود ریشه خیلی از خود برتربینیها و منیّتها خشکانده میشود. وقتی انسان دیگران را از خودش برتر بداند خود به خود روحیه تواضع در او نهادینه میشود، مغرور نمیشود و دچار عُجب نمیگردد و دیگر متکبرانه با دیگران رفتار نمیکند و از بخشی رذائل اخلاقی دور میشود.
وقتی این روحیه در انسان تقویت شود؛ اگر مثلا معتادی را ببیند که با فلاکت زندگی می کند دیگر به خودش اجازه نمیدهد که او را تحقیر کند و فکر کند که آن شخص معتاد حتما و بدون تردید در قعر جهنم خواهد بود؛ چرا که شاید این شخص معتاد روزی اصلاح شود و توبه کند و عاقبت به خیر گردد ولی از کجا معلوم که چه عاقبتی در انتظار ما خواهد بود؛ شاید آن دیگری که خودش را کسی می دانسته و فکر میکرده که از بندگان خوب خدا است روزی پالانش کج شود و سر از ناکجا آباد در آورد!
به نظر میرسد یکی از ثمرات این خصوصیت تقویت روحیه خوف در وجود انسان نیز هست؛ زیرا این روحیه است که میتواند مانعی شود از اینکه انسان خودش را برتر از دیگران ببیند و یا بخواهد دیگران رار تحقیر یا سرزنش کند.
فراموش نکنیم که معصومین علیهمالسلام فرمودهاند کسی که مؤمنی را بخاطر گناهی سرزنش کند، نمیمیرد مگر آنکه خودش آن کار را انجام خواهد داد. (کافی/ج2/ص386)
پس باید از چنین روزی ترسید و به جای سرزنش دیگران در صدد اصلاح خود باشیم. البته این منافاتی با امر به معروف و نهی از منکر یا انتقاد به جا ندارد که با هدف اصلاح و خیرخواهی انجام میشود. آنچه که منفی است سرزنش کردنی است که ریشه در رذائل اخلاقی دارد وگرنه چه بسا بعضی مواقع تحقیر و سرزنش مانعی نداشته باشد و پسندیده نیز باشد. /999/ی۷۰۳/س
بابک شکورزاده، پژوهشگر حوزوی